آیه 6 سوره ابراهیم
<<5 | آیه 6 سوره ابراهیم | 7>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (ای رسول ما) یاد کن وقتی که موسی به قوم خود گفت: به خاطر آورید این نعمت بزرگ خدا را بر خودتان که شما را از فرعونیان نجات داد که آنها شما را به ظلم و شکنجه سخت میافکندند و پسرانتان را کشته و دخترانتان را (به ذلت و بیچارگی) زنده میگذاشتند و در این امور ابتلا و امتحان بزرگی از جانب خدایتان بر شما بود.
و [یاد کن] زمانی را که موسی به قومش گفت: نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید، آنگاه که شما را از [چنگال] فرعونیان رهایی بخشید، [همانان] که پیوسته شما را شکنجه سخت می دادند، و پسرانتان را سر می بریدند، و زنانتان را [برای بیگاری] زنده می گذاشتند، و در این [حوادث] آزمایش بزرگی از سوی پروردگارتان بود.
و [به خاطر بياور] هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد، آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد، [همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مىداشتند، و پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را زنده مىگذاشتند، و در اين [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمايشى بزرگ بود.
و موسى به قوم خود گفت: نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته است به ياد آوريد، آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد. به سختى آزارتان مىكردند و پسرانتان را مىكشتند و زنانتان را زنده مىگذاشتند و در اين از جانب پروردگارتان براى شما آزمايشى بزرگ بود.
و (به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهایی بخشید! همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب میکردند؛ پسرانتان را سر میبریدند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده میگذاشتند؛ و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يسومونكم: سوم: تحميل. چريدن. لازم و متعدى هر دو آمده است. «سام فلانا الامر: كلفه اياه» ؛ على هذا «يسومونكم» يعنى وارد مى كردند و تحميل مى كردند بر شما. «فِيهِ تُسِيمُونَ»( نحل/ 10) يعنى: در آن مى چرانيد.
يذبّحون: ذبح: سر بريدن. راغب گويد: پاره كردن گلوى حيوانات. به معنى مذبوح نيز آيد. تذبيح دلالت بر كثرت دارد . «يذبحون» يعنى يكى را پس از ديگرى سر مى بريدند و به اين كار ادامه مى دادند.
نسائكم: نساء هم به معنى زنان و هم به معنى دختران آيد (مجمع البيان، بقره/ 49). در آيه، مراد معناى دوم است.
يستحيون: استحيا: زنده نگه داشتن، خواستن زنده ماندن. «يستحيون»: زنده نگه مى داشتند. بعضى آن را از «حياء» گرفته و بى عفت كردن گفته اند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ «6»
و (به يادآور) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: نعمت خداوند بر خودتان را ياد كنيد، آنگاه كه شما را از فرعونيان نجات داد، آنها كه شما را به بدترين نوع عذاب مىكردند، پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را (براى كنيزى و هوسرانى خود) زنده نگاه مىداشتند و در اين امور، از طرف پرودگارتان آزمايش بزرگى بود.
پیام ها
1- با مقايسهى حوادث تلخ و شيرين و زمان آزادىها و شكنجهها، قدر نعمتهاى خدا را بشناسيم. «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ»
2- پيروزىها را از خدا بدانيم نه از خود. «نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ»
3- آزادى، از مهمترين نعمتهاى الهى است. نِعْمَةَ اللَّهِ ... إِذْ أَنْجاكُمْ
4- مهمترين كار انبيا، مبارزه با طاغوتها و نجات محرومان و مستضعفان است. «أَنْجاكُمْ»
5- درباريان و اطرافيان، نقش مهمى در حفظ نظام طاغوتى دارند. «آلِ فِرْعَوْنَ»
6- آزمايش و بلا در راستاى تربيت انسان واز شئون ربوبيّت الهى است. «بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ «6»
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ: و ياد بياور اى مخاطب و شنونده، زمانى را كه گفت موسى عليه السّلام مرقوم خود را. اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ: ياد بياوريد نعمتهاى خداى متعال را كه انعام فرموده بر شما و به سپاسدارى و شكرگزارى آن قيام نمائيد. إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ: وقتى كه برهانيد شما را از كسان فرعون كه: يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ: مىچشانيدند شما را و ستم و رنج مىرسانيدند شما را سختترين و بدترين عذاب را نسبت به عذابهاى ديگر. نزد بعضى مراد به «سوء عذاب» اعمال شاقه بود، چه بعضى آنها را خدمه بتان، و برخى را خادم خود، و جمعى را وادار به حفارى و كناسى، و دستهاى را به پاسبانى، و عدهاى را به خشتسازى و بنائى و سنگ كشى، و آنها كه كار نمىتوانستند جزيه از آنها مىگرفتند. وَ يُذَبِّحُونَ
«1» اصول كافى جلد 2 صفحه 95، باب الشكر.
جلد 7 - صفحه 19
أَبْنائِكُمُ: و مىكشتند پسران شما را در طفوليت.
مفسرين نقل نمودهاند علت ذبح اطفال را كه وقتى فرعون ظلمش به نهايت رسيد، خداى تعالى خواست او را هلاك كند. در خواب به او نمود كه آتشى از طرف بيت المقدس شعله كشيده مصر و قبط تمام را سوزانيد و بنى اسرائيل را گذاشت. فرعون ترسان از سحره و كهنه پرسان شد، گفتند: از بنى اسرائيل پسرى متولد شود كه هلاك تو و تبديل دين تو به دست او باشد، پس فرعون قوابل بر جميع حوامل مأمور نمود كه هر چه پسر متولد شود بكشند.
وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ: و باقى مىگذاشتند دختران را تا آنها را كنيز خود سازند. وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ: و در اين ذبح پسران، و استخدام دختران و رنج پيران، محنتى و بلائى و آزمايشى بود شما را از جانب پروردگار شما، بزرگ امتحان و آزمايشى. حاصل اينكه: حق تعالى تخليه فرمود و واگذاشت فرعونيان را كه با شما اين گونه رفتار كنند امتحانى بود از جانب الهى براى شما؛ و عاقبت خداوند شما را از شكنجه آنان خلاص فرمود و اين نعمت بزرگى بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «4» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ «5» وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ «6»
ترجمه
و نفرستاديم هيچ پيغمبرى را مگر بزبان قومش تا بيان نمايد براى آنها پس گمراه ميكند خدا كسيرا كه ميخواهد و هدايت ميكند كسيرا كه ميخواهد و او است تواناى درست كردار
و بتحقيق فرستاديم موسى را با معجزاتمان كه بيرون آور قومت را از تاريكيها بسوى روشنى و متذكّر نما آنها را بروزهاى امر خدا همانا در آن هر آينه نشانهها است براى هر صبر كننده شكر گذارى
و چون گفت موسى مرقومش را كه ياد كنيد نعمتهاى خدا را بر شما وقتى كه نجات دادتان از كسان فرعون كه ميچشاندند بشما عذاب سخت را و سر مىبريدند پسرانتان را و زنده ميگذاردند زنانتان را و در آن براى شما آزمايشى بود از پروردگارتان بزرگ.
تفسير
خداوند مبعوث نفرمود هيچ پيغمبرى را مگر بلغت قوم خودش كه مرسل بر آنها بود تا بيان كند براى آنها معارف و احكام لازمه را و آنها بسهولت ادراك نمايند و بسرعت بر طبق آن عمل كنند و همچنين مبعوث فرمود پيغمبر خاتم را بلغت قومش كه عرب بودند ولى بر عرب و عجم و ترك و ديلم لذا در خصال از آنحضرت نقل نموده كه خداوند منّت گذارد بر من و فرمود اى محمّد بتحقيق فرستادم هر پيغمبرى را بسوى امّتى بزبانشان و فرستادم ترا بسوى هر سرخ و سياهى از خلق خود پس كسانيكه بديده انصاف در آيات الهى نظر ننمودند و معتقد بصدق آنها نشدند و موفق بعمل نگشتند خداوند هم آنها را بحال خودشان واگذار فرمود و گمراه شدند و كسانيكه
جلد 3 صفحه 220
بديده انصاف و اعتبار نظر نموده معتقد و موفق بعمل شدند خداوند هم تأييد و هدايت فرمود ايشانرا كه بمقامات عاليه نائل گشتند و او است خداوندى كه غالب است بمشيّت خود بر هر مشيّتى و كسى نميتواند صرف نمايد اراده او را و تمام افعالش بر وفق حكمت و مصلحت است و خداوند مبعوث فرمود حضرت موسى عليه السّلام را با آن معجزات با هرات و امر فرمود او را بآنكه بيرون آور قومت را از تاريكيهاى كفر داخل در هر فرقهاى باشند و وارد نما آنها را در نور ايمان و دين حقّ كه يكى است و يادآورى نما ايشان را از وقايع امم سابقه و تاريخ پيشينيانشان كه در صورت مخالفت با انبياء چگونه معذب شدند و در حال اطاعت چگونه در نعمت و عزّت و رفاهيت بودند و بنابراين ايّام اللّه كنايه از ايّام ظهور امر خدا است از نقمت و نعمت و در مجمع و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از ايّام اللّه نعم و آلاء او است و قمّى ره فرموده ايّام اللّه سه روز است روز قيام قائم عليه السّلام و روز مرگ و روز قيامت و در خصال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ايّام اللّه روز قيام قائم و روز رجعت و روز قيامت است و ظاهرا منافاتى بين روايات و قول اوّل نيست چون اينها همه ايّام ظهور امر الهى است كه نعمت است براى قومى و نقمت است براى ديگران و اشاره باين نكته است ذيل آيه شريفه كه فرموده است در اين تغييرات دلالات و علاماتى است از قادر قاهر منتقم منعم براى كسانيكه صابرند در بلايا و شاكرند بر نعم بىپايان خداوند و در آيه سوّم خطاب به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مقدر است يعنى و ياد آور اهل زمان خود را از وقتى كه موسى بقوم خود فرمود متذكّر نعم الهى شويد بتفصيلى كه در سوره بقره گذشت و نكته زيادتى واو عاطفه در اين آيه آنستكه عذاب فرعونيان بنى اسرائيل را، منحصر بكشتن پسران آنها نبود لذا عطف فرموده جمله يذبّحون را بر يسومونكم و اگر و او عاطفه ذكر نشود چنانچه در آنسوره ذكر نشده بود اين جمله مفسّره و بيان براى عذاب خواهد بود و دلالت بر تعدد نوع عذاب ندارد و چون عذاب آنها علاوه بر ذبح ابناء باعمال شاقه بود عطف بو او مجوّز و مستحسن است و مراد از زنده گذاردن زنها ابقاء آنها است براى استخدام و شرح اين قضايا كه سابقا ذكر شده تكرار نميشود و در اين ابتلاء يا نجات دادن، محنت يا نعمت بزرگى بود براى آنها از جانب خداوند چنانچه گذشت.
جلد 3 صفحه 221
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ قالَ مُوسي لِقَومِهِ اذكُرُوا نِعمَةَ اللّهِ عَلَيكُم إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ يَسُومُونَكُم سُوءَ العَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبناءَكُم وَ يَستَحيُونَ نِساءَكُم وَ فِي ذلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظِيمٌ «6»
و ياد كن زماني که موسي فرمود از براي قوم خود بني اسرائيل را که ياد
جلد 11 - صفحه 362
كنيد نعمة الهي را بر شما زماني که نجات داد شما را از دست آل فرعون که ميرسانيدند بشما عذاب بدي و سر ميبريدند پسران شما را و اتخاذ ميكردند زنهاي شما را براي كنيزي و كلفتي و در اينکه نوع بليات بلائي بود از جانب پروردگار شما که آنها را بر سر شما مسلط كرده بود بلاء بزرگي بود.
وَ إِذ قالَ مُوسي لِقَومِهِ متعلق بفعل محذوف است يعني و اذكر اذ قال موسي و غرض تذكّر امّت است نعم الهيه را و اينکه كلام موسي پس از هلاكت فرعون و قوم او بود و قوم موسي بني اسرائيل هستند که در شكنجه فرعونيان گرفتار بودند.
اذكُرُوا نِعمَةَ اللّهِ عَلَيكُم نعم الهيه بر بني اسرائيل بسيار بود که تمام ديار فرعونيان و اموال و زخارف و زينتهاي آنها نصيب بني اسرائيل شد و رهايي آنها از ظلم و اذيت و عذاب فرعونيان إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ که تمام آنها را غرق كرديم و احدي از آنها را باقي نگذاشتيم.
يَسُومُونَكُم سُوءَ العَذابِ که آنها را باعمال شاقه وادار ميكرد و ميان رجال و نساء آنها تفرقه و جدايي ميانداخت.
وَ يُذَبِّحُونَ أَبناءَكُم هر زني که آثار حمل در او بود شكمش را پاره ميكردند و طفلي که در رحم او بود سر ميبريدند که مثنوي ميگويد (صد هزاران طفل سر ببريده شد) وَ يَستَحيُونَ نِساءَكُم استحياء اخذ للاسترقاق است.
وَ فِي ذلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظِيمٌ يكي از عقوبات معاصي در دنيا تسلّط ظالم است که ميفرمايد
سلط اللّه عليكم شراركم فتدعون و لا يستجاب لكم
و يكي سلب نعم است و يكي نزول بلاء و مصائب از قتل و مرض و فقر و خوف و غير اينها از مصائب که ميفرمايد وَ ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم
جلد 11 - صفحه 363
شوري آيه 29، و ميفرمايد إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم رعد آيه 12 غير از مضار ديگري که در اثر معاصي است از ضعف ايمان، سياهي قلب، سلب توفيق، بعد از حق، تسلط شيطان و غيرها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- در این آیه به یکی از آن ایام اللّه و روزهای درخشان و پرباری که در تاریخ بنی اسرائیل وجود داشته و ذکر آن تذکری برای مسلمانان است، اشاره کرده میگوید: «و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را متذکر شوید آن زمان که شما را از چنگال آل فرعون رهایی بخشید» (وَ إِذْ قالَ
ج2، ص496
مُوسی لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ)
.«همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب میکردند، پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را (برای خدمت و کنیزی) زنده نگه میداشتند» (یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ).
و در طول تاریخ شیوه هر استعمارگری چنین بوده است که قسمتی از نیروهای فعال و پرخاشگر و پرمقاومت را نابود میکردند، یا با انواع اعتیادها و آلودگیها آنها را عملا بیاثر میساختند، و قسمت دیگری را تضعیف کرده و در مسیر منافع خود به کار میانداختند.
«و در این آزمایش بزرگی از پروردگارتان برای شما بود» (وَ فِی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ).
نه تنها در مورد بنی اسرائیل که در مورد همه اقوام و ملتها، روز رسیدنشان به آزادی و استقلال و کوتاه شدن دست طاغوتها از «ایام اللّه» است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم